رويايـــــــــــــــــــــ سرخـــــــــــــــــــــ | ||
|
قصه از هنجره ایست که گره خورده به بغض
یکطرف خاطره ها ، یکطرف فاصله ها
در همه آوازها حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست؟ که به آن تکیه کنم؟
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش
“”سرآغاز نامه عاشقانه ، با نام تو مینویسم صادقانه..ای هم نفس من…هم قفس من… دلتنگی بد دردیست!”"” می خواهم بنویسم
هیزم شکن تبر میزد بر تنهی درخت… درخت از مرگ و از افتادن نمیترسید… نگرانیاش از این بود که آن پرندهای که سالها پیش کوچ کرده بود، روزی باز گردد و جایی برای استراحت نداشته باشد!!
یه مرد حتی اگه چهار تا استخون پوسیده هم باشه
|
|
صفحه قبل 1 صفحه بعد [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |